شروع دی برای من 

تمام بودن است از آرزوی تو

زمستانی دگر آمد

ازپس پاییز زیبایش

همه دنیا برای تو

لباس رنگی را زتن به در کرده

سفیدی و پاکی رابرای آمدن

سراغ لحظه های سرد رفتم

همان روزهای بی تابی

زتو دوری و مهجوری

ولی دل گرمِ نفسهایت

زشوق گرمای وجودتو

زمستان رنگ دگر گیرد.

❄❄❄❄❄❄❄❄


دیر می گذرد برگرد من دلتنگ فردا شده ام صدای تنهایی را در آغوش شعرها شنیده ام دیرتر از همیشه خاطرات رابرای تونوشته ام دلم شنیده دلتنگی را بهانه های تورابرایش گفته ام صدای توراشنیدم اما من دورتر از همیشه شده ام باصبح روزی گرم من بیدارتر از همیشه شده ام برگرد که امروزم دیرتر از همیشه خسته شده ام ❤❤❤❤❤❤❤❤
✍????میم مثل مرد. اﻭ " ﻣــﺮﺩ " ﺍﺳﺖ. ﺩستهایش ﺍﺯ ﺗﻮ زبرتر ﻭ ﭘﻬﻦ ﺗﺮ ﺍﺳﺖ. ﺻﻮﺭﺗﺶ ﺗﻪ ﺭﯾﺸﻰ ﺩﺍﺭﺩ. ﺟـﺎﻯﹺ ﮔﺮﯾــﻪ ﮐﺮﺩﻥ، ﻣﻮﻫﺎﯾﺶ ﺳﻔﯿﺪ میشود. ﺍﻭ ﺑﺎ ﻫﻤــﺎﻥ ﺩستهای ﺯﺑﺮﺵ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻧﻮﺍﺯﺵ ﻣﯿﮑﻨﺪ. و ﺑﺎ ﻫﻤﺎﻥ ﺻﻮﺭﺕ ﻧﺎﺻﺎﻑ ﻭ ﻧﺎﻣﻼﯾﻢ ﺗﻮ ﺭﺍ می بوسد ﻭ ﺗﻮ ﺁﺭﺍﻡ ﻣﯿﺸﻮﻯ. به او سخت نگیر! او را خراب نکن! ﺍﻭ ﺭﺍ "ﻧﺎﻣــــﺮﺩ" ﻧﺨﻮﺍﻥ! ﺁﻧﻘﺪﺭ او را با ﭘﻮﻝ ﻭ ﺛــﺮﻭﺗﺶ اندازه نزن! ﻓﻘﻂ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻧــــﺦ ﺑﺪﻩ ﺗﺎ ﺯﻣﯿﻦ ﻭ ﺯﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﺑﺪﻭﺯﺩ.
روزها می گذرد هرروز دلتنگ تر از پیش بغضی عجیب دوری و فقط انتظار کاش همه روزها درست مثل عقربه های ساعت دیواری برسد به ساعت انتظار و در همانجا که باید باشد دیگر باطری تمام کند و توقف روزها و هفته ها بماند تاوقتی خودت نخواهی حرکت نکند کاش زمان در دست توبود درست مثل گذاشتن باطری یا نگذاشتن به حرکت در آوردن و نیاوردن میخواهم بمانم در توقف زمان در لحظه های جامانده از غربت دلتنگی ????????????????????????????????????????????????????????
تو از این دشتِ خشکِ تشنه روزی کوچ خواهی کرد و اشک من تو را بدرود خواهد گفت نگاهت تلخ و افسرده ست دلت را خارخارِ ناامیدی سخت آزرده ست غمِ این نابسامانی همه توش و توانت را ز تن برده است تو با خون و عرق، این جنگلِ پژمرده را رنگ و رمق دادی تو با دست تهی با آن همه توفان بنیان کن در افتادی تو را کوچیدن از این خاک، دل بر کندن از جان است تو را با برگ برگِ این چمن پیوندِ پنهان است تو را این ابرِ ظلمت گسترِ بی رحمِ بی باران تو را این خشک سالی های پی در پی تو را از

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

تخفیف اقتدار پایدار کمدی مووی SUPER TOPS زرین فولوکس نانوسافت drhodaee حزب اراده ملّت ایران استان قزوین